دانشمندان مغز موشها را خواندند

دسترسی آسان به محتوای پنهان ذهن میتواند پیشرفت مهمی برای پژوهشهای مغز فراهم کند
♦️ دانشمندان میگویند میتوانند با نگاه کردن به چهره موشها، ذهن آنها را بخوانند. یافتهها نشان میدهد که میتوان تنها با مشاهده ویدیوها، عملکرد مغز را درک کرد. این موضوع میتواند برای پژوهش درباره مغز و تشخیص مشکلات آن راههای کاملا جدیدی بگشاید. اما به گفته آنان، این کار ممکن است هراسی کاملا تازه در خصوص «حریم ذهنی» نیز ایجاد کند.
زکری مینن، نویسنده و پژوهشگر ارشد در بنیاد چامپالیمود در پرتغال، گفت: «ما بر خلاف انتظارمان، دریافتیم که میتوانیم به اندازهای که از ثبت فعالیت دهها نورون به دست میآوریم، درباره آنچه موش ‘در حال فکر کردن به آن’ بود، اطلاعات کسب کنیم. دسترسی آسان به محتوای پنهان ذهن میتواند پیشرفت مهمی برای پژوهشهای مغز فراهم کند.»
زومیت:گروهی از پژوهشگران چینی توانایی کنترل ذهن را در یک جونده توسعه داده و یک سیستم بیسیم مغز به مغز ساختهاند که به انسان این امکان را میدهد که موش سایبورگ را در یک مسیر مارپیچی حرکت دهد. سایبورگ اشاره به موجودی دارد که دارای اجزای ارگانیک و مکانیک است.
در این پژوهش که در مجلهی Nature’s Scientific Reports منتشر شده است، یک رابط مغز به مغز (BBI) تشریح میشود که مغز انسان را به یک کامپیوتر متصل میکند و با رمزگشایی اطلاعات مغز انسان موجب میشود مغز موش دستور حرکت را صادر کند. پژوهشگران روش خود را در بخش جذابی از مقاله با عنوان «آمادهسازی موش سایبورگ» تشریح کردند و توضیح دادند که آنها چگونه الکترودهایی را در دو قسمت از مغز موش قرار دادند. پژوهشگران با استفاده از الکترودهایی موش را آموزش دادند که براساس اطلاعاتی که بهصورت بیسیم ازطریق ابزار تحریککننندهای کوچک روی پشت موش دریافت میشد، در جهت خاصی حرکت کنند.
-
نگاهی به مشهورترین سایبورگهای واقعی جهان
-
رشد مغزهای مینیاتوری انسانی درون جمجمه موش
-
کشف کانال های مخفی بین جمجمه و مغز
اولین آزمایشی که آنها روی این موش سایبورگ انجام دادند، حرکت در مارپیچ ستارهای شکلی بود که هشت پر داشت. حرکت موش در یکی از بازوهای مارپیچ آغاز میشد و وظیفهی او حرکت بهسمت بازوی دیگر بود. کنترلکنندهی انسانی نیز برای اندازهگیری سیگنالهای مغزی به یک الکتروانسفالوگرام (EEG) مجهز بود و الکتروانسفالوگرام مستقیما به یک کامپیوتر متصل شده بود. کامپیوتر، سیگنالهای مغز انسان را رمزگشایی کرده و آنها را ازطریق یک مدل عبور میداد تا مغز موش را تحریک کند و به او بگوید که در جهت خاصی حرکت کند. استفاده از EEG برای اندازهگیری سیگنال مغز انسان بهمعنای این است که لازم نیست الکترودها مستقیما به مغز انسان وصل شوند. اگرچه این روش خوبی است اما موجب تضعیف سیگنال نیز میشود. آنگوس مک مورلاند مهندس بیومکانیک در دانشگاه اوکلند که در این پژوهش مشارکتی نداشته است، میگوید:
EEG فعالیت الکتریکی مغز را ازطریق جمجمه اندازهگیری میکند. EEG سیگنال سریعی به ما میدهد اما از آنجایی که جمجمه و پوست قابلیت هدایت چندانی نداشته و کاملا ضخیم هستند، سیگنال فضایی خوبی از مغز ایجاد نمیشود.
مک مورلاند سیگنالهای حاصل از EEG را با خواندن یک کتاب مقایسه میکند: «خواندن کتاب از پشت چندین لایه از شیشهی مات». استفاده از چنین روشی مانع از تجزیهوتحلیل سریع اطلاعاتی میشود که از مغز انسان میآید. مفهوم این وضعیت این است که ورود اطلاعات به مغز موش با قدری تأخیر انجام میشود و باید این مسئله درنظر گرفته شود. سیگنالهای مغز برای حرکت در مسیر راست و چپ میتوانستند رمزگشایی شوند اما برای حرکت موش به سمت جلو پژوهشگران از چشمکزدن استفاده کردند.
حرکت موش در این مسیر مارپیچ بهطور متوسط سه دقیقه زمان میبرد. در ادامه موش سایبورگ در مارپیچ پیچیدهتر و مسیر ازپیشتعیینشده قرار داده شد. بهطور متوسط، در ده آزمایش متوالی، حرکت موشها از مسیر تعیینشده در ماریپچ در ۹۰ درصد موارد موفق بود.